a3mon
یار دیرین حضرت امام و رهبر انقلاب، عصر روز چهارشنبه 14 خرداد پس از شرکت در مراسم بیست و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، در منزل خود دچار حمله قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان به کُما رفت. آیتالله محمدرضا مهدوی کنی سال 1310 در روستای کن از توابع تهران به دنیا آمد. وی ریاست مجلس خبرگان رهبری و دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز را بر عهده داشت و رئیس دانشگاه امام صادق(ع) و استاد درس اخلاق اسلامی این دانشگاه بود. آیتالله مهدویکنی پس از انقلاب یکی از 5 روحانیای بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از انقلاب نیز وزیر کشور دولتهای شورای انقلاب، شهید رجایی و شهید باهنر بود. ایشان در پی فاجعه 8 شهریور 60 و ترور شهیدان رجایی و باهنر، به عنوان نخستوزیر موقت منصوب شد. کتابهای «نقطههای آغاز در اخلاق عملی»، «اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن»، «بیست گفتار» و «شرح دعای افتتاح» از جمله آثار مرحوم آیتالله مهدویکنی(ره) است. همچنین خاطرات وی نیز توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. آیتالله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب سمتهای مختلفی از جمله: ـ عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی ـ عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام ـ سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی(به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلح برای حفظ انقلاب به پیشنهاد شهید مطهری و دستور امام خمینی) ـ عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی(دو مرتبه) ـ نمایندگی امام خمینی در هیات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب ـ وزارت کشور در کابینههای رجایی و باهنر ـ نخستوزیر موقت پس از ترور محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر ـ عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم امام خمینی ـ عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای ـ مسؤولیت ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمبارانشده ـ عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی ـ ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد ـ عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ و عضویت مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم تهران و ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته است. آیتالله محمدرضا مهدوی کنی سال 1310 در روستای کن از توابع تهران به دنیا آمد. وی ریاست مجلس خبرگان رهبری و دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز را بر عهده داشت و رئیس دانشگاه امام صادق(ع) و استاد درس اخلاق اسلامی این دانشگاه بود. آیتالله مهدویکنی پس از انقلاب یکی از 5 روحانیای بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از انقلاب نیز وزیر کشور دولتهای شورای انقلاب، شهید رجایی و شهید باهنر بود. ایشان در پی فاجعه 8 شهریور 60 و ترور شهیدان رجایی و باهنر، به عنوان نخستوزیر موقت منصوب شد. کتابهای «نقطههای آغاز در اخلاق عملی»، «اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن»، «بیست گفتار» و «شرح دعای افتتاح» از جمله آثار مرحوم آیتالله مهدویکنی(ره) است. همچنین خاطرات وی نیز توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. آیتالله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب سمتهای مختلفی از جمله: ـ عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی ـ عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام ـ سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی(به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلح برای حفظ انقلاب به پیشنهاد شهید مطهری و دستور امام خمینی) ـ عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی(دو مرتبه) ـ نمایندگی امام خمینی در هیات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب ـ وزارت کشور در کابینههای رجایی و باهنر ـ نخستوزیر موقت پس از ترور محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر ـ عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم امام خمینی ـ عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای ـ مسؤولیت ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمبارانشده ـ عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی ـ ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد ـ عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ و عضویت مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم تهران و ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته است. روحش شاد و یادش گرامی باد... باخیالت در خیالم بی خیال عالمم،تو که هستی در خیالم با خیالت خوش خیال عالمم. این روزها زیادى ساکــت شده ام نمى دانم چــرا حرف هایم به جای گلـــو از چشـــم هایم بیرون مى آیند ...
باز باران، با ترانه می خورد بر بام خانه یادم آمد کربلا را دشت پر شور و بلا را گردش یک ظهر غمگین، گرم و خونین لرزش طفلان نالان، زیر تیغ و نیزه هارا با صدای گریه های کودکانه واندرین صحرای سوزان می دوید طفلی سه ساله پر ز ناله، دلشکسته، پای خسته باز باران قطره قطره، می چکد از چوب محمل خاکهای چادر زینب، به آرامی شود گل آه باران کی بباری برتن عطشان یاران تر کنند از آن گلو را آه باران! ... شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین او وفای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
Design By : Pichak |